۱۳۹۳ مهر ۱۰, پنجشنبه

جوانک دین فروش



چند روز پیش داشتیم از یه جلسه در میدان داندس برمیگشتیم. داندس محلیه که مبلغین مذهبی ادیان مختلف جمع میشوند و فریاد میزنند که بیایید از من دین بخرید! یکی با لبخند آمد سراغ ما. 
اول شروع کرد که من کجایی هستم و شما کجایی هستید و من چقدر دوستان ایرانی دارم و غیره (مقدمه چینی برای پرزنت کردن). بعد گفت ما در یک جلسه صدها ایرانی رو غسل تعمید دادیم و به دین مسیحیت وارد کردیم. بهش گفتم این جلسه در ترکیه نبوده بطور اتفاقی؟ گفت چرا. از کجا فهمیدی؟ نخواستم بگم در ترکیه بعضی پناهنده های درمانده ی برای پذیرفته شدن حاضرند خودشون رو همجنسگرا معرفی کنند و بصورت عملی هم این رو ثابت کنند، مسیحیت که سهله. ولی چیزی نگفتم. بعد طرف شروع کرد از خودش گفت. گفت که من قبل از اینکه دوباره متولد بشم (مسیحی یا دیندار بشم) مواد فروش بودم! خندم گرفت. خواستم بگم آقا تبریک. خیلی عوض شدی. یه مواد مخدر اعتیاد آور که منطق رو از بین میبره با یه مواد مخدر اعتیاد آور که منطق رو از بین میبره عوض کردی! قبلا توی خیابون می ایستادی و هرکی رد میشد بهش مواد تعارف میکردی الان دین تعارف میکنی؟ جوانان بی تجربه ی مردم رو قبلا از راه به در میکردی، الان از در راهشون میکنی! این دین افیون توده ها است هم جمله ی دقیقیه!

۱ نظر:

  1. با آن خندیدم اما با مقایسه مبلغان مذهبی با فروشندگان موادمخدر موافق نیستم.

    پاسخحذف