۱۳۹۴ خرداد ۲۸, پنجشنبه

سپید دندان و روان ایرانیان


1-در بخش تاریکی از کتاب سپید دندان، جک لندن توصیف می کند که چطور اسمیت خوشگله (که یک آدم دائم الخمر بیرحم و صاحب جدید سپید دندان است) سپید دندان را برای شرکت دادن در جنگ سگها تعلیم میدهد. به او غذا نمیدهد، و تا سپید دندان گرسنه حرکتی برای آزادی یا اعتراض میکند اسمیت او را بی رحمانه با چماق میزند. آنقدر با چماق بر پوزه ی سپید دندان میکوبد که سپید دندان دیگر بی دستور او حرکتی نمیکند، و این نفرت و خشم جمع شده در خود را هنگام جنگ با سگهای دیگر تخلیه میکند. وقتی صاحب بعدی او را از دست اسمیت نجات میدهد، مجبور است مدتها به او محبت کند و حتی به دندان او مجروح شود و باز مهربانی کند تا به مرور او را آرام کند و دوباره غریزه ی محبت را به او بازگرداند. امیدوارم ما از دوران "جمهوری اسلامی" که نامش مانند اسمیت خوشگله متناقض است ( اسمیت خوشگله در واقع بسیار زشت بود) عقل سالم به در ببریم و دوباره اهلی شویم.
1-1-"وزیر بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی" در دولت حسن روحانی می‌گوید که حدود ۱۲ میلیون ایرانی دچار بیماری‌های روانی و روان‌پریشی هستند.
1-1-1-یک بازیکن تیم ملی خارجی به ما گل میزند، یعنی همان کاری که بازیکنان ما میخواهند با آنها بکنند. فردا هزاران فحش و دشنام آنلاین از ایرانیان دریافت میکند. بازیگر همجنسگرای هالیوودی سریال How I met Your Mother (ملاقات با مادر ترجمه شده ظاهرا) کلی فحش و دشنام هوموفوبیک از ایرانیان دریافت میکند. یک آدم از همه جا بی خبری که هم نام یک داور بوده که در بازی ما احتمالا اشتباهی کرده، هزاران فحش آنلاین از ایرانیان دریافت میکند. دو نفر در عربستان یک جنایتی می کنند، تمام اعراب که هموطنان عربمان را هم شامل میشوند صدها هزار فحش نژادی دریافت میکنند. ( اگر دو مورد آخر مصداق "گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری" نباشد، مصداق "اه،... زدم کنارش" است)
1-1-1-1 از کودکی اینها در ذهن من حک شده: عرب ملخ/موش/سوسمار خور/کثیف/وحشی...، افغانیِ دزد، جهود نجس، جهود بازی در آوردن، بهایی نجس، پسره اب...، منحرف، کو......دختره....
من یک امتیازم این بود که در خانواده ای بزرگ شدم که اینها را قبول نداشت و کتاب خواندن را هم تشویق میکرد. در نتیجه هرچه سموم از خارج از منزل و از تلویزیون دریافت میکردم در خانه دفع میشد. خیلی ها اینطوری نبودند و حق انتخابی برای نژادپرست و سکسیست و هوموفوب نشدن نداشتند. هر چه فکر میکنم میبینم ما از زمانی که یادم می آید هر روز نژادپرست تر، خشن تر، بی رحم تر، تندخو تر، و بی عاطفه تر شده ایم. و برایش دلیلی جز تعلیمات هر روزه ی مدرسه و تلویزیون و رادیو و امام جمعه و روزنامه ها که در خانواده ها هم بازتولید میشود پیدا نمیکنم. (برنامه ی آینده: مهد کودکهای بسیج. درس اول، چگونه وضو بگیریم تا جهود از دنیا نرویم)
1-1-1-1-1-به کهکشان راه شیری و اصل بقای ماده و انرژی قسم که سعدی وقتی داشت "بنی آدم اعضای یک پیکرند" را می سرود به فکر سردر سازمان ملل و پز دادن فرهنگ آریایی ما نبود. حقیقتی را صدها سال پیش فهمیده بود و داشت با ما در میان میگذاشت. زمانی که سامسونگ گلکسی نداشت و با آدمهای سراسر دنیا در فیس بوک فرند نبود و حتی روایت هست که اسکایپش هم شطرنجی میشده. در آن زمان این بابا چنین حقیقتی را فهمیده که "آدم آدم است آدم جان. آدم باش". بیخیال غرب، چرا اینقدر از خودمان عقبیم؟

۱ نظر: