دوستان هی میگن چرا چیزی نمینویسی. گفتیم به مناسبت سال نو یک سر بزنیم اون اعماقِ تَه، ببینیم چه خبره: حقیقت اینه که دوستان خیلی به ما لطف دارن وگرنه ما عددی نیستیم. البته این رو که میگم دارم تواضع میکنم، وگرنه هم من میدونم، هم شما واقفید که بدون من چرخ گردون دچار نقص فنی شده و "عین" از "معنی انسان" جدا میشود و آنچه می ماند همان است که می ماند.
امروز صبح که داشتم "آب توالت را سبز میکردم" (توضیح: دوستان گفتند تو خیلی آی کیوت بالاست. خیلی شاخی. درک بعضی رفرنس های طنزت خیلی سخته، اعصاب توضیح دادن را هم نداری و در نتیجه به خواننده ممکنه این حس را بدهی که تو نگاه از بالا داری یا اگر خواننده مطلب رو نفهمه خنگه. پس باید توضیح بدی برایش. من انصافا نقد پذیرم، این رفرنس هم خیلی سخت است. پس توضیح میدم: ببینید عزیزان، ما همیشه مایع تمیز کننده می ریزیم توی تانکر توالت فرنگی، در نتیجه آب توالت در حالت عادی همیشه آبیه، اوکی؟ حالا رنگ آبی با اضافه کردن چه رنگی سبز میشه؟ آفرین بچه های من. حالا توی توالت اون رنگ از کجا میاد؟ آباریکلا عسل بابا. نگرفتی هنوز؟ ااااااااه، دوستان یکی به این خنگِ کودن حالی کنه!)* خلاصه در حال رنگ آمیزی داشتم فکر میکردم که اگر سگ های باکسر انگلیسی حرف میزدن آیا از اینکه باکسر یه جور شورته شاکی میشدن؟ آیا اگر گاوها فارسی میفهمیدند، باز هم میگفتند ما، یا فقط منم منم میکردند؟
وقتی که نان را از هر طرف بخوانی نان است، پس به "اِریک" خیلی ظلم شده. (توضیح: اینجا یک بازی طنز جدید کرده ایم و کلمات داخل گیومه را باید برعکس بخوانید) حالا جواب "سکان" و "توپاک" را کی میخواهد بدهد نمیدونم. فقط اینو میدونم که سُکراتس (سقراط) و "هرتزوگ" شدیدا مخالف اینگونه بدعت گذاریهای غیر مسوولانه بوده اند. البته "نیکوس کازانتزاکیس" در این زمینه نظر خاصی نداشته. (توضیح: نیکوس کازانتزاکیس برعکسش چیز خاصی نمیشود. طنز آن در این است که اینجا اصطلاحا شما سرکار رفته اید یا به دیالکت جوانان امروز، اسکل شده اید. محض احتیاط جد و آبادته!)
قبول دارم. انصافا بدون توضیحات سخته. خلاصه برای اینه که نمینویسم.
سیاوش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر